حادثه پلاسکو...انصاف هم چیز خوبیست
بدون شک حادثه پلاسکو قلب هرانسانی را به دردآورد و هیچ قلمی وزبانی نمی تواند گویای دردناک بودن آن از هرجهت باشد چه از بعد اجتماعی چه فرهنگی ویا حتی سیاسی...خانواده های داغداری که اگر چه قبول کرده بوند که یک آتش نشان چه شغل سختی دارد چه مصیبت هایی باید بکشد اما هیچگاه فکر نمی کردند در دام چنین بلایی گرفتار شوند وخروارها خاک وبتن وآهن وچوب برسر عزیزانشان آوارشود ....
اما فارغ ازینکه این حادثه بزرگ دردآور بود مسایل مختلف پیرامون آن در حوزه های مختلف نیز قابل تامل است..از سلفی گرفتن ها واز شلوغی های خیابان ها وترافیک در مسیر منتهی به محل حادثه وسیل مردمی که آمده بودند ببینند چه خبر شده والبته اظهارنظرهای مسئولین که همه این ها چندروزی فضای رسانه ای کشور را تحت تاثیر قرارداده است....
اما جالب است که بعضی ها براین موج سوار می شوند وازین حادثه برای خود جریان سازی می کنند...بجای قبول کم کاری وپذیرفتن بخشی از مسئولیت ها همه تقصیر ها رو برسر دیگری می اندازن ...شاید اگر زودتر ازین روزها این حادثه اتفاق می افتاد بازهم برگردن دولت قبل می انداختن مانند سیل ایلام وباران اسدی وآلودگی هوا و....
بدون شک در وقوع این حادثه خیل ها مقصرند:دولتی ها،خود اصناف،شهرداری،همه ارگان های مربوطه،مالکان و... اماآیا این انصاف است که همه تقصیرات را بر دوش دیگران بیاندازی وموج رسانه ای را به سمتی ببری که انگار هیچ نقشی برای مسئولین دولتی نبوده است؟؟ البته این موضوع تازه نیس؟ همین چند وقت پیش بود که حادثه قطار مشهد را هم برگردن دیگران انداختن وکارگر وکارمندان راه آهن رو مقصر دانستند...
بگذریم....سخن زیاد است....ولی همینقدر کافی است که «بگویم انصاف هم چیز خوبیست»
